این اپیزود دربارهی وضعیت زنهای افغانستانه و نگاهی داره به سختیها و ظلمهایی که از گذشته تا امروز باهاش مواجه بودن.
در بیست و سومین اپیزود پادکست میم، داستان چند تا از زنهای افغانستانی رو میشنوید که در مجلهی نیویورک تایمز چاپ شده و برندهی جایزهی پولیتزر ۲۰۱۶ تو بخش گزارش بین المللی بوده.
پناهگاه "زنان برای زنانِ افغانستان" در کابل. "ریکا" که نامادریش صورتش رو با اسید سوزونده، یکی از دخترهاییاه که اینجا زندگی میکنه
دخترهای ساکن پناهگاه مشغول دیدن سریال ترکیهای هستن
فهمیهی بیست و یک سالهی گریان، بعد از جلسهی پرحاشیهای که با خانوادهاش در اتاق ملاقات پناهگاه داشت.
فهمیه توی جلسه با خانوادهاش به پای داییاش افتاده و ازش خواهش میکنه کاری به کار زندگیش نداشته باشن.
گلمینای شونزده ساله که از دست حملهی مرگبار برادرش جون سالم به در برده. دلیل حمله، فرارِ گلمینا از دست شوهری بوده که همیشه کتکش میزده.
پناهگاه زنان نشون میده زنهای افغانستان به کمک نیاز دارن تا بتونن خودشون برای زندگیشون تصمیم بگیرن. اینجا زنها و دخترهایی زندگی میکنن که به خاطر مسائل ناموسی، جونشون از طرف خانوادهشون در خطره.
با بزرگتر شدن پناهگاهها، مخالفتها باهاش هم بیشتر میشه. مردها اینجاها رو تهاجم غربیها به فرهنگشون میبینن.
صدها نفر از مردم در حال تشییع جنازهی فرخنده هستن. زنها سنت همیشگی جامعه افغانستان رو که هیچ وقت بهشون اجازه نمیداده تو مراسم عزاداری حاضر باشن رو شکستن و تابوت فرخنده رو حمل میکنن.
زیارتگاه شاه دوشمشیره، جایی که فرخنده توش به قتل رسید.
زین الدین، متولی زیارتگاه دو شمشیره اولین کسی بود که به فرخنده اتهام قرآنسوزی زد. اون یکی از چهار نفری بود که به خاطر قتل فرخنده به اعدام محکوم شد ولی تو دادگاه تجدید نظر حکمش به 20 سال زندان تبدیل شد.
محمد یعقوب هم جزو اعدامیها بود ولی وکلاش ادعا کردن که زمان زمان جنایت زیر هجده سال سن داشته و به همین خاطر به ده سال زندان محکوم شد.
بیشتر از 50 نفر به خاطر قتل فرخنده دستگیر شدن و 49 نفرشون در دادگاه بدوی محکوم شدن، که 19 نفرشون پلیس بودن.
عموی فرخنده تو اتاق خوابی که یه زمانی اتاق فرخنده بود.
قبر فرخنده و بنای یادبودی که قرار بود ساخته بشه ولی نیمهکاره موند.