00:00
-
00:00
اپیزود چهاردهم :

کودوکوشی – مردن در تنهایی

این اپیزود که آخرین قسمت فصل اول هم هست، درباره‌ی پدیده‌ایه در ژاپن موسوم به کودوکوشی، یا مردن در تنهایی. معضلی که افراد مسن، بدون اینکه دوست یا خویشاوندی داشته باشن، به تنهایی تو آپارتمان خودشون می‌میرن بدون آنکه کسی متوجه شه، و فقط بوی تعفن جنازه‌ست که همسایه ها رو مجبور می‌کنه به پلیس اطلاع بدن کسی تو این نزدیکی از دنیا رفته. این مقاله نامزد جایزه‌ی پوایتزر ۲۰۱۸ در بخش بهترین نوشته‌ی بلند بوده و در نیویورک‌تامیز به چاپ رسیده.

میزبان پادکست : مهدی عباسی
مترجم : نیلوفر عباسی
حمایت از میم در حامی باش : https://hamibash.com/mimmpodcast
موسیقی :

قطعه Coalescencen از Borrtex

قطعه Shadowdance از Kristoffer Wallin

قطعه Epilogue از Kristoffer Wallin

قطعه Rain, In Your Black Eyes از Ezio Bosso

مطالب تکمیلی

تصویـر
موسیقـی
ویدئـو
مقالـه

"تو ژاپن هر بچه مدرسه ای می‌دونه که جیرجیرک‌های دشتی، چندین سال زیر زمین می‌مونن، تا یه تابستونی برسه که از زیرخاک در بیان. بعد میرن بالای نزدیک ترین درخت. اونجا پوست میندازن و زندگی کوتاه دوم‌شونو شروع میکنن. تو مدت کمی که تو این دنیا هستن، جفت گیری می‌کنن، پرواز می‌کنن، و آواز می‌خونن. اونقدر آواز می‌خونن تا بمیرن و لاشه‌شون بیفته روی زمین."

چیکو ایتوی نود و یک ساله، بیشتر از شصت سال از عمرش رو تو آپارتمانش توی یک مجتمع مسکونی گذرونده بود که بهش می‌گفتن: دانچی

تو این مجتمع مسکونی‌ها، دیدن رفت و آمد ممتد آمبولانس‌ها چیز عجیبی نیس.

یوشیکازو کینوشیتا اومده به یکی از دورهمی‌های ناهار ماهیانه، که واسه جلوگیری از انزوای سالمندهای مجتمع مسکونی ترتیب داده می‌شه.

شهرک مسکونی توکی‌وادایرا، که از صدها دانچی ساخته شده.

عکسی از خانواده‌ی خانم چیکو که روز سال نو 1972 تو پارکی نزدیک به دانچی گرفته شده. به ترتیب از چپ به راست: ایزو، شوهر خانم چیکو؛ خودش؛ چیزوکو، دخترش؛ و اریکو، دخترخونده‌اش.

خانم چیکو، بالا سمت چپ؛ به همراه چیزوکو، با کلاه شنای زرد؛ و اریکو، با کلاه شنای سفید با نقطه‌های سیاه؛ تو استخر محتمع مسکونی در یکی از روزهای تابستون 1967.

امروز شاخه‌های شکسته و آشغال، کف استخر خالی رو پوشوندن.

آقای کینوشیتای 83 ساله، 14 سال پیش از توکیو اومده بود به این مجتمع مسکونی.

جاکلیدی آقای کینوشیتا با طرح تونل مانش، و نقشه‌ی فرانسه. در خلال ساخت تونل، آقای کینوشیتا به یه شرکت بزرگ، ماشین‌آلات قرض داده بود

خانم چیکو منتظر اتوبوسه تا بره سر خاکِ شوهر و دخترش.

خانم چیکو سر خاکِ شوهرش. اسم خودِ خانم چیکو هم رو سنگ قبر با رنگ قرمز حک شده.

منزل آقای کینوشیتا. مددکارهای اجتماعی حواسشون بهش هست، چون مردهایی تو این سن و سال وقتی تنها زندگی می‌کنن خیلی آسیب‌پذیر می‌شن.

آقای کینوشیتا تو کنسرت موسیقیِ ماهیانه‌ای که تو یه فروشگاه تعمیرات کامپیوتر برگزار می‌شه.

"تابستون خطرناک‌ترین فصل واسه پدیده‌ی "مردن در تنهایی" بود."

تویوکو ساکایِ 83 ساله تو آپارتمانش. خانم چیکو ازش خواسته بود هر روز پرده‌ی پنجره‌ی خونه‌شو چک کنه.

"آقای کینوشیتا می‌گفت حتی وقتی اسمم رو هم روی سنگ قبر حک کنن، بازم کسی نمیاد سرخاکم."

مراسم رقص اُبُن در توکی‌وادایرا

"پرده‌های جلوی پنجره کشیده شدن، به امید اینکه فردا صبح دوباره باز بشن."

play icon

اولین اجرای زنده‌ی پادکست میم، چهارشنبه ۱۱ دی ۱۳۹۸، شهرکتاب فرشته‌ی تهران.

دیدگاهتان را بنویسید
نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد